logo

خانه شماره ۱۰ جلفا

خانه شماره ۱۰ جلفا

محمد عرب، مینا معین الدینی، الهه حاج دایی، نازیلا ربیعی

استان اصفهان

خانه شماره ۱۰ جلفا

محمد عرب، مینا معین الدینی، الهه حاج دایی، نازیلا ربیعی

استان اصفهان

ویدیو
ویدیو و انیمیشنی برای نمایش وجود ندارد
دیاگرام های طراحی
پلان و نما
مقاطع و جزییات
اطلاعات پروژه
نام پروژه :
خانه شماره ۱۰ جلفا
موقعیت پروژه :
استان اصفهان
آدرس پروژه :
اصفهان، خیابان مهرداد شرقی، کوچه لیلا، پلاک ۱۰
شرکت مشاور :
استودیو فضا، رویداد، شهر
معمار مسئول :
محمد عرب، مینا معین الدینی، الهه حاج دایی، نازیلا ربیعی
تیم طراحی :
فائزه طایفی، سپهر عزیزپور
گرافیک و پرزانته :
استودیو فضا، رویداد، شهر
تاریخ آغاز پروژه :
1397
تاریخ پایان پروژه :
1401
مساحت زمین ( متر مربع ) :
235
مساحت زیر بنا ( متر مربع ) :
400
دسته بندی کاربری :
آموزشی
تیم اجرایی :
گروه ساختمانی انصار پور
تاسیسات الکتریکی :
حمید مهاجرانی
تاسیسات مکانیکی :
شرکت راهبانان اندیشه
كارفرما :
خانواده موسوی-نجاتی
عکاسی پروژه :
محمد سروش جوشش
جوایز کسب شده :
  • رتبه دوم جایزه معمار، در بخش مسکونی تک واحدی، ۱۴۰۲
توضیحات فارسی

“خــــــــانه”
این پروژه در تلاش است، تا به “خــــــــانه”، نه صرفا به عنوان گونه ای از معماری، بلکه به عنوان جزیی از ما و زندگیِ روزمرهِ ما بنگرد، که فراتر از هر مکانی، نسبتِ ما را با خود، دیگران و هستی پیرامون ما، تبیین می‌کند.

با نگاهی اجمالی به تاریخ معماری معاصر، میتوان دریافت طی چند دهه گذشته ، فاصله ما با معنای حقیقی “خــــــــانه” بیشتر شده است. قطعا عوامل اقتصادیِ امروز در این نتیجه، بی‌تاثیر نیست، ولی سوال اینجاست که آیا پارادیم امروز “خــــــــانه” در ایران، تنها معلول ِشرایط اقتصادی است؟ یا اینکه تغییر در باورِ ما به مفهومی به نام “خــــــــانه” است که ، باعث بوجود آمدن این شرایط گشته ؟ شاید بتوان گفت که بر هم کنشِ این عوامل، فرایندی ساخته که روز به روز ما را، از معنا و مفهومِ “خــــــــانه” دورتر کرده است. مفهوم “خــــــــانه” در ایران و دنیا، طی چند دهه گذشته، پیرو عوامل متعدد، تغییرات زیادی داشته ،ولی شاید بتوان گفت که در ایران، نقطه عطف این تغییرات، دهه پنجاه خورشیدی می‌باشد، جایی که پیرو افزایش جمعیت شهرها از یک سو و افزایش درآمد نفتی و سیاستگذاری‌های غلط دولت‌ها، “خــــــــانه” به کالایی سودمند برای تولید سرمایه بدل شده، امری که از دهه هفتاد با بوروکراتیک شدن این جریان از سوی نظام حاکم، امر “خــــــــانه”  و “خــــــــانه”  سازی را به مهمترین زمینه سرمایه‌گذاری در ایران بدل کرد. اینکه “خــــــــانه” در ادوار تاریخی، به عنوان مفهومی بنیادین، که در نتیجه اراده و آگاهی انسان با لایه‌های معنایی متعدد، شکل می‌گیرد، تنها طی چند دهه، به چنین معنای سطحی و تک لایه‌ای (کالایی برای سرمایه‌گذاری) بدل می‌شود، قطعا موضوعی است پیچیده ، ولی برای ما در فرایند طراحی “خــــــــانه  شماره 10 جلفا” ، فرصتی فراهم است برای جستجوی معنایی عمیقتر از “خــــــــانه”،  لذا این پروژه در تلاش است ، در تعاملی موثر با متن پیرامونش، به مامن و مکانی بدل شود که بخشی از آرامش از دست رفته ساکنانش را باز یابد.

با نگاهی به نقش و جایگاه “خــــــــانه” در تاریخ گذشته این سرزمین، شاید بتوان گفت که “خــــــــانه” پاسخی در راستای بهبود کیفیت زیستِ روزمرهِ انسان، در برابر مسائل و چالش‌های متعدد پیرامون است ، از این روست که تاریخِ غنیِ معماریِ مسکن بویژه در دوران قاجار، شاهد این مدعاست که “خــــــــانه” به مامنی امن و موضوعی جهت تاب آوری مردم، در شرایط سخت و پیچیده  اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و … درآن دوره تاریخی، بدل می‌شود . حال سوال اینجاست که امروزه ارتباط میان انسانِ معاصر و متنِ پیرامونش با تمامی چالش‌ها و بحران‌ها و مفهومی به نام “خــــــــانه” کجاست؟ در شرایط امروز، که نا‌امیدی‌های فردی و اجتماعی، گسستِ پیوندهای خانوادگی و محلی، شکل‌گیری دو قطبی‌های مختلف در سطح اجتماع، عدم تعلق به مکان و میل به مهاجرت و… پیرامون ما را فرا گرفته است، آیا بازیابی معنایی معاصر از مفهوم “خــــــــانه”، در پاسخ به شرایط حاکم، می‌تواند برای انسانِ امروز، فضای بهتری را برای زیستن و تاب‌آوری در این جغرافیای سخت و در مواجهه با مسائل فوق  فراهم آورد؟

متــــــن:
“خــــــــانه”  شماره ۱۰ ، در “محله جلفا” و در بلافصل کلیسای وانک واقع شده ، مکانی که ۴۰۰ سال پیش، به حکم شاه عباس صفوی تعیین شد ، تا در دیگر سوی زاینده رود، مکان استقرار ارامنه کوچانده شده به اصفهان گردد. کلیسای جامعِ وانک، کلیسای مریم، بیت الحم و میدان جلفا و خانه‌های تاریخی، در بلافصل پروژه ، نشانه‌هایی پابرجا ، از معماری و نحوه زیستِ مردمان آن دوران است.

ارامنه جلفا به عنوان یکی مهمترین بازوان اصلاحات اقتصادی شاه عباس، (که نقش مهمی در تجارت ابریشم دارند)، امروزه اکثریت ساکنان این محله را تشکیل نمی‌دهند، چرا که از یک سو جمعیت قابل توجهی از ارامنه، طی چند دهه اخیر مهاجرت کرده و از سوی دیگر ، با توجه به موقعیت و پتانسیل‌های گردشگری این محله، فضاهای بسیاری به کافه و رستوران بدل شده و این محله را به فضایی برای گذران اوقات فراغت شهروندان و گردشگران تبدیل کرده است.

طی این جریان، روز به روز، از “خــــــــانه” و سکنه دائمی که بطور روزمره در این محله زیست می‌کرده اند، کاسته شده و به فضاهای تجاری و گردشگری افزوده گشته است . علیرغم اینکه ایجاد فضاهای عمومی و زیرساخت‌های گردشگری، نکات مثبت بسیاری برای شهر به دنبال دارد ، ولی این جریان، زمانی که بدون برنامه‌ریزی و در نظر گرفتن تمامی جوانب امر ادامه یابد، پیامد‌هایی منفی به دنبال دارد. یکی مهمترین پیامدهای آن ، از دست رفتنِ “متن اجتماعی” است، که با  حذف ساکنان دائم و زندگی روزمره از این بافت، تحقق می‌یابد.

این موضوع از این منظر حائز اهمیت است که ساختار اصفهان طی زمان، متکی بر شکل‌گیری محله ها ، توسعه می‌یابد . محله ها به عنوان هسته‌های تشکیل دهنده این ساختار ، از جز به کل شکل می‌گیرد و تکثیر می‌شود. لذا خــــــــانه و زندگی دائمی و روزمره مردم ” را می‌توان ژنوم اصلی آن در نظر گرفت که با حفظ و بروز رسانی آن ، می‌توان به توسعه پایدار دست یافت. حال سوال اینجاست که چطور “خــــــــانه” و موضوع سکونت، به عنوان مهمترین اجزای شهر، می‌تواند در تغییر و تحولات کالبدی ، اجتماعی و فرهنگیِ متن پیرامونش اثر گذار باشد؟

English Description
There is no description for this item

نظرات پست

یک دیدگاه بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

” تمامی حقوق مادی و معنوی محتوا متعلق به پایگاه خبری جهان معماری می باشد “