«بهترین معماری از ترکیب همه عناصری حاصل میشود که بهصورت جداگانه یک ساختمان را تشکیل میدهند: ساختار، خدمات، محیط زیست، کیفیت نور، مواد بهکاررفته، شخصیت فضاها، نمادگرایی فرم، ارتباط ساختمان با خط آسمان یا چشمانداز شهری و روستایی و نحوهی حضور ساختمان در محیط اطرافش. معماری موفق همه این عناصر و بیشتر از آنها را در بر میگیرد.»
زندگی شخصی
نورمن فاستر در سال 1935 در یک خانواده کارگری در حومه منچستر، انگلستان متولد شد. در محیطی بزرگ شد که احتمال پیشرفت در حرفههای تخصصی برای افراد جامعهاش بسیار کم بود. او درباره این موضوع میگوید:
«در محلهای که من بزرگ شدم، فکر رفتن به دانشگاه مثل این بود که بگویی قرار است پاپ بعدی باشم.»
علیرغم محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی، فاستر با تلاشهای فراوان توانست استعدادهای خود را در معماری شکوفا کند. او ابتدا در دانشکده معماری منچستر تحصیل کرد و سپس با دریافت بورسیهای معتبر، برای تحصیلات تکمیلی به دانشگاه ییل در ایالات متحده رفت. در ییل، او نه تنها تحت تأثیر آموزشهای اساتید برجستهای مانند پل رودلف و وینسنت اسکالی قرار گرفت، بلکه با ریچارد راجرز، دیگر معمار مشهور، آشنا شد که بعدها شریک حرفهای او شد. این دوره تحصیلی همچنین فرصتی بود برای آشنایی با رویکردهای نوین معماری مدرن که تأثیرات آن را میتوان در تمام آثار فاستر مشاهده کرد.
پس از بازگشت به انگلستان در سال 1963، فاستر به همراه ریچارد راجرز و دو خواهر معمار، وندی و جورجی چیزمن، گروه معماری پیشرو «Team 4» را تأسیس کرد. این گروه با تلفیق معماری مدرن و فناوری، در همان ابتدا پروژههای شاخصی را به سرانجام رساند. وندی، که بعدها همسر فاستر شد، تأثیر عمیقی بر زندگی و کار او داشت تا زمان مرگش در سال 1989.
نورمن فاستر از زندگی شخصی خود نیز غافل نبوده است. او چهار فرزند از دو ازدواج خود دارد. سه پسر بزرگتر او (تی، کال و استیو) حرفههای مستقلی دارند و پسر کوچکترش، جی، تا دوران نوجوانی با او زندگی میکرد. همچنین از ازدواج دوم خود با النا اوچوآ، استاد برجسته روانشناسی اسپانیایی، دختری به نام پائولا دارد.
این تعادل میان زندگی خانوادگی و حرفهای فاستر، که با انبوه پروژههای بینالمللی در کنار تعهد به خانواده همراه بوده، نشاندهنده توانایی خارقالعاده او در مدیریت زمان و انرژی است. این تعادل، پایهای محکم برای خلاقیت و موفقیتهای بینظیر او در عرصه معماری فراهم کرده است.
نورمن فاستر
پیشگام طراحی معماری پیشرفته
او تحصیلات خود را در دانشگاه منچستر (۱۹۶۱–۱۹۵۶) انگلستان و سپس در دانشگاه ییل (۱۹۶۲–۱۹۶۱) نیوهیون، کنتیکت، تکمیل کرد. از سال ۱۹۶۳، او با ریچارد راجرز و همسرش وندی فاستر در شرکتی به نام تیم ۴ (Team 4) همکاری کرد. در سال ۱۹۶۷، فاستر شرکت مستقل خود را با نام فاستر اسوشیتس (که بعدها به فاستر + پارتنرز تغییر نام داد) تأسیس کرد.
آثار اولیه فاستر، مفهوم یک “سازه پیشرفته فناورانه” را بررسی کردند؛ سازهای که با پوسته یا پوششی سبک احاطه شده بود.
از اولین پروژههایی که فاستر را به شهرت بینالمللی رساندند، میتوان به مرکز هنرهای تجسمی ساینزبری (۱۹۷۸) در نوریچ انگلستان و ساختمان مرکزی بانک هنگکنگ و شانگهای (۱۹۸۶) در هنگکنگ اشاره کرد. مرکز ساینزبری یک سازه شفاف و بزرگ با پانلهای فلزی و شیشهای بود، درحالیکه ساختمان بانک هنگکنگ یک دفتر کار آیندهنگرانه با پروفایلی پلکانی و استفاده از فولاد و شیشه بود.
در این پروژهها، فاستر جایگاه خود را بهعنوان یکی از رهبران جهانی در طراحیهای پیشرفته (های-تک) تثبیت کرد. بهعنوان مثال، در ساختمان بانک هنگکنگ، او بهصورت نوآورانه عناصری مانند آسانسورها را به بخش خارجی ساختمان منتقل کرد تا بهراحتی تعمیر شوند و فضاهای باز در مرکز ساختمان ایجاد شوند.
علاوه بر رویکرد فناورانه، فاستر در بسیاری از پروژههای خود از جمله ساختمان بانک هنگکنگ و برج کامرزبانک (۱۹۹۷) در فرانکفورت آلمان، از فضاهای سبز یا مینیآتریومهایی استفاده کرد که برای به حداکثر رساندن نور طبیعی طراحی شده بودند. این رویکرد، رابطهای سیال بین فضاهای داخلی و خارجی ایجاد کرد و حس انسانی را به محیطهای اداری پیشرفته و آیندهنگرانه القا کرد.
نگاه وی به تکنولوژی در طراحی
نورمن فاستر همواره دیدگاهی متعادل و عمیق نسبت به تکنولوژی داشته است. او هرگز خود را صرفاً «فناوریمحور» نمیداند، اما باور دارد که تکنولوژی ابزاری ضروری و جداییناپذیر از فرآیند طراحی معماری است. فاستر بیان میکند:
«تکنولوژی بخشی از تمدن است و ضدیت با آن به معنای جنگ با معماری و تمدن خواهد بود. تاریخ معماری همان تاریخ تکنولوژی است.»
او تأکید میکند که استفاده از تکنولوژی نباید صرفاً برای نمایش قدرت یا پیچیدگی آن باشد، بلکه باید در خدمت هدف پروژه و طراحی بهینه قرار گیرد. به گفته او، هر چه انسان از زمان خروج از غارها به جلو حرکت کرده، در لبه پیشرفت تکنولوژی ایستاده است و این پیشرفتها بهطور مداوم تعریف معماری را دگرگون کردهاند.
نورمن فاستر تکنولوژی را بهعنوان ابزاری میبیند که امکان ایجاد فضاهای نوآورانه و پایدار را فراهم میکند. او به «شعر نور» اشاره میکند و معتقد است که ترکیب تکنولوژی با عناصری چون نور و فضا، نه تنها عملکرد، بلکه زیبایی و حس روحانی معماری را نیز ارتقا میدهد.
یکی از جنبههای مهم نگاه او به تکنولوژی، احترام به مواد و استفاده هوشمندانه از آنهاست، موضوعی که از جنبش هنرها و صنایع دستی الهام گرفته است. برای فاستر، تکنولوژی ابزاری است که در خدمت ایدهها و الهامهای طراحی قرار دارد و هرگز نباید جایگزین خلاقیت یا انسانیت در معماری شود.
این دیدگاه متعادل، راز موفقیت او در ایجاد طراحیهایی است که نه تنها مدرن و نوآورانه هستند، بلکه با محیط و نیازهای انسانی نیز هماهنگاند.
۳۰ سنت مری اکس (که با نام مستعار “خیار شور” شناخته میشود)، لندن، طراحی شده توسط نورمن فاستر، ۲۰۰۴.
طراح نوآور فضاهای مدرن و جهانی
نورمن فاستر، که در بازه زمانی ۱۹۵۵–۱۹۵۳ بهعنوان یکی از اعضای نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا خدمت کرده و علاقهای عمیق به هوانوردی دارد، رویکرد خود در طراحی فضاهای باز و نورپردازی طبیعی را به پروژههای فرودگاهی نیز گسترش داد. از نمونههای برجسته آن میتوان به فرودگاه استنستد (۱۹۹۱) در نزدیکی لندن، فرودگاه چک لپ کوک (۱۹۹۸) در هنگکنگ، و موزه هوایی آمریکا (۱۹۹۷) در فرودگاه داکسفورد انگلستان اشاره کرد. طراحی این فضاها با تأکید بر عملکرد، سادگی بیان و استفاده از نور طبیعی، بازتابدهنده فلسفه طراحی او هستند.
در آستانه قرن بیستویکم، فاستر دیدگاههای نوآورانه خود را به بناهای برجسته جهانی منتقل کرد. او بازسازی رایشستاگ (۱۹۹۹) در برلین را پس از اتحاد مجدد آلمان انجام داد و یک گنبد شیشهای و فولادی جدید به آن افزود که سکویی مارپیچی برای بازدیدکنندگان را در برمیگیرد. این گنبد، ضمن نمادپردازی شفافیت و دسترسی، رابطهای جدید میان گذشته و آینده آلمان برقرار کرد.
همچنین، او حیاط موزه بریتانیا (۲۰۰۰) در لندن را با یک سقف فولادی و شیشهای پوشاند و یک میدان شهری محصور را در دل این ساختمان تاریخی ایجاد کرد. این پروژهها نشاندهنده توانایی فاستر در تلفیق معماری معاصر با بافت تاریخی و ایجاد فضاهایی پویا و انسانی است که هم عملکرد و هم زیبایی را در سطحی جهانی ارائه میدهند.
رایشستاگ، برلین – بازسازی و مرمت این ساختمان تاریخی توسط نورمن فاستر در سال ۱۹۹۹ انجام شد. این پروژه نمادی از ترکیب معماری مدرن با هویت تاریخی است و گنبد شیشهای و فولادی جدید آن، نمادی از شفافیت و دسترسی در معماری مدنی به شمار میرود.
آثار برجسته قرن بیستویکم
وی در قرن بیستویکم با طراحی مجموعهای از ساختمانهای شاخص و نمادین، معماری مدرن را به اوجهای جدیدی رساند. آثار او ترکیبی از نوآوری، عملکردگرایی و زیباییشناسی مدرن هستند که تأثیری عمیق بر معماری جهانی گذاشتهاند.
آثار شاخص اولیه قرن بیستویکم
- ساختمان مرکزی سوئیس ری (۲۰۰۴) – مشهور به “خیار شور” در لندن، این ساختمان با طراحی منحصربهفرد خود به یکی از نمادهای معماری مدرن تبدیل شده است.
- پوشش حیاط ساختمان اداره ثبت اختراعات مؤسسه اسمیتسونین (۲۰۰۷) – در واشنگتن دیسی، این پروژه فضایی شفاف و نورگیر را در دل یک ساختمان تاریخی ایجاد کرد.
- ترمینال ۳ فرودگاه بینالمللی پکن (۲۰۰۸) – یکی از بزرگترین ترمینالهای هوایی جهان با طراحی نوآورانه که بازتابی از معماری آیندهنگرانه است.
- ساختمان شهرداری لندن (۲۰۰۲) – ساختمانی نمادین در ساحل رود تیمز که نمایانگر عملکرد پایدار و طراحی آیندهنگرانه است.
پروژههای برجسته دیگر
- بخش هنر قارههای آمریکا در موزه هنرهای زیبا (۲۰۱۰) – بوستون، فضایی که هنر بومی آمریکا را در قالبی مدرن و باشکوه به نمایش میگذارد.
- فرودگاه بینالمللی ملکه عالیه (۲۰۱۲) – در امان، اردن، ترکیبی از معماری معاصر و الهامگیری از فرهنگ محلی.
- سیداد کاسا ده گوبیرنو (۲۰۱۵) – شهرداری جدید بوئنوسآیرس، که با طراحی شفاف و مدرن خود نمادی از حکمرانی باز و ارتباط با مردم است.
- طرح جامع موزه هنر نورتون (۲۰۱۹) – وست پالم بیچ، فلوریدا، فضایی که ارتباط بین هنر، معماری و طبیعت را تقویت میکند.
- موزه هنر داتونگ (۲۰۲۱) – چین، فضایی الهامبخش که گذشته و حال را در هم میآمیزد.
طراحی برای دنیای فناوری و ورزش
او همچنین پروژههای مرتبط با دنیای فناوری را به اوج رسانده است.
- اپل پارک (۲۰۱۸) – ساختمان مرکزی شرکت اپل در کوپرتینو، کالیفرنیا، که با طراحی حلقهای شکل خود نمادی از آینده فناوری و پایداری است.
- فروشگاههای اپل مانند خیابان میشیگان (۲۰۱۷) شیکاگو، شانزلیزه (۲۰۱۸) پاریس، و مارینا بی سندز (۲۰۲۰) سنگاپور، نمونههایی از تعامل بین فناوری و معماری هستند.
استادیوم لوسیل (۲۰۲۲)
برای جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، فاستر استادیوم لوسیل را طراحی کرد که مرکز اصلی این رویداد ورزشی بود. این استادیوم با طراحی پیشرفته و پایدار خود نشاندهنده تلفیق معماری مدرن با نیازهای عملکردی و فرهنگی است.
فلسفه طراحی و پایداری
نورمن فاستر همواره به طراحی ساختمانهای پایداری تأکید داشته است. او در بسیاری از پروژههای خود، از جمله «اپل پارک» و «ترمینال ۳ فرودگاه پکن»، از تکنولوژیهای پیشرفته برای کاهش مصرف انرژی و استفاده بهینه از منابع طبیعی بهره برده است. استفاده از نور طبیعی، تهویه طبیعی و طراحی فضاهای سبز در پروژههای او بهویژه در خلق فضاهایی با کارایی بالا و اثرات زیستمحیطی کمتر نمایان است.
دفتر مرکزی Foster and Partners
- دفتر اصلی در لندن با حدود 500 کارمند فعال در پروژههای مختلف.
- دفترها در یک فضای باز با چشمانداز رودخانه تایمز قرار دارند.
- خانه شخصی فاستر نیز در طبقه بالای این دفتر قرار گرفته است.
جوایز و افتخارات
- دریافت 165 جایزه حرفهای طی 35 سال فعالیت
- مدال طلای سلطنتی معماری (1983، بریتانیا)
- جایزه طلای AIA (1994، ایالات متحده)
- شوالیه سلطنتی (1990) و نشان افتخار ملکه (1997)
فعالیتهای جانبی
علاوه بر فعالیتهای حرفهای خود، به مجموعهای از علایق و سرگرمیهای متنوع مشغول است که به زندگی او توازن و پویایی میبخشند. او علاقه زیادی به دوچرخهسواری و اسکی دارد. همچنین، فاستر به خلبانی علاقهمند است و مهارت پرواز با هواپیماهای سبک و هلیکوپتر را دارد، که این علاقه از دوران کودکی و علاقهاش به ساخت مدلهای هواپیما ریشه میگیرد.
علاوه بر این، او در زمینه طراحی مبلمان نیز فعالیت داشته و با برندهای معتبری مانند Thonet، Vitra و Poltrona Frau همکاری کرده است. این همکاریها نمایانگر نگاه جامع او به طراحی و تمایل به گسترش مرزهای خلاقیت در حوزههای مختلف است.
“معماران فقط طراح نیستند؛ ما مسئول شکلدهی به آینده هستیم.” -نورمن فاستر