فرانک گری با نام اصلی افرایم اوون گلدبرگ در تورنتو، کانادا متولد شد. او در سال ۱۹۴۷، در دوران نوجوانی، همراه با خانوادهاش به لسآنجلس مهاجرت کرد و بعدها شهروند ایالات متحده شد. پدرش هنگام مهاجرت، نام خانوادگیشان را به “گری” تغییر داد. افرایم در دهه بیست زندگیاش، نام کوچک خود را به “فرانک” تغییر داد و از آن زمان، نامش را به شکل Frank O. Gehry امضا میکند.
فرانک گری که در دوران نوجوانی نسبت به مسیر شغلی خود اطمینان نداشت، برای تأمین هزینههای زندگی خود، به رانندگی کامیون تحویل کالا مشغول شد و در عین حال در رشتههای مختلفی در کالج شهر لسآنجلس (Los Angeles City College) شرکت کرد. او به صورت تصادفی اولین دورههای معماری خود را انتخاب کرد و بهسرعت مجذوب امکانات و جذابیتهای این هنر شد، اگرچه در ابتدا به دلیل نداشتن مهارت کافی در طراحی فنی با چالشهایی مواجه بود.
اساتید دلسوز و یک ملاقات اولیه با معمار مدرنیست رافائل سوریانو او را در انتخاب این مسیر شغلی مصمم کردند. او موفق به دریافت بورسیههای تحصیلی برای دانشگاه کالیفرنیای جنوبی شد و در سال ۱۹۵۴ با مدرک معماری از این دانشگاه فارغالتحصیل شد.
لسآنجلس در میانه رونق ساختوساز مسکن پس از جنگ جهانی دوم قرار داشت، و آثار معماران مدرنیستی پیشگام مانند ریچارد نویترا و رودلف شیندلر بخش هیجانانگیزی از صحنه معماری شهر را تشکیل میداد. فرانک گری بهصورت تماموقت به شرکت برجسته ویکتور گروئن پیوست، جایی که قبلاً در دوران دانشجویی بهعنوان کارآموز فعالیت کرده بود. با این حال، کار او در گروئن بهدلیل خدمت اجباری نظامی متوقف شد.
پس از گذراندن یک سال خدمت در ارتش ایالات متحده، گری وارد دانشکده طراحی تحصیلات تکمیلی هاروارد شد و در رشته برنامهریزی شهری تحصیل کرد. با این حال، او بدون اتمام مدرک تحصیلات تکمیلی به لسآنجلس بازگشت. مدتی کوتاه در شرکت پریرا و لاکمن مشغول به کار شد، اما سپس دوباره به شرکت ویکتور گروئن پیوست.
شرکت گروئن بهعنوان پیشگامان سبک کاربردگرایانه و سختگیرانه آن دوره بسیار موفق بود، اما گری احساس ناآرامی میکرد و به دنبال چیزی فراتر از کارهای رایج زمان خود بود. او همراه با همسر و دو فرزندش به پاریس نقل مکان کرد و یک سال در دفتر معمار فرانسوی آندره ریمونده کار کرد. در این مدت، او از نزدیک آثار لوکوربوزیه، یکی از پیشگامان معماری مدرن، را مطالعه کرد و تحت تأثیر قرار گرفت.
شارل-ادوارد ژانره-گری، که بیشتر با نام لوکوربوزیه شناخته میشود، معمار، طراح، نقاش، برنامهریز شهری، نویسنده سوئیسی-فرانسوی و یکی از پیشگامان معماری مدرن بود. فرانک گری بهعنوان یک معمار جوان، یک سال را در پاریس گذراند و در این مدت آثار لو کوربوزیه را مطالعه کرد.
(عکس: ویلی ریزو/پاریس مچ از طریق گتی ایمیجز)
فرانک گری و خانوادهاش در سال ۱۹۶۲ به لسآنجلس بازگشتند و او شرکت خود را با نام Gehry Associates (که اکنون به Gehry Partners, LLP شناخته میشود) تأسیس کرد. برای چندین سال، او به طراحی در سبک بینالمللی که توسط لوکوربوزیه و باوهاوس آغاز شده بود، ادامه داد. با این حال، بهتدریج جذب صحنه هنری آوانگاردی شد که در جوامع ساحلی ونیز و سانتا مونیکا در حال شکلگیری بود.
گری زمان بیشتری را با مجسمهسازان و نقاشانی مانند اد کینهولتز، باب اروین، اد موسس و اد روشا گذراند. این هنرمندان در حال کشف کاربردهای جدیدی برای محصولات جانبی و نادیدهگرفتهشده تمدن صنعتی بودند. این ارتباطات باعث شد که فرانک گری به دنبال فرصتی باشد تا دیدگاه شخصیتری را در آثار معماری خود بیان کند.
فرانک گری، چراغ ماهی، سیم فلزی، فرمیکا ColorCore، سیلیکون، و پایه چوبی. اولین چراغهای ماهی که در نمایشگاه Frank Gehry: Unique Lamps در سال ۱۹۸۴ در گالری Gagosian در لسآنجلس به نمایش درآمدند، شامل قابهای سیمی به شکل ماهی بودند که تکههای ColorCore به صورت جداگانه بر روی آنها چسبانده شده بود. این طراحی آشکارا به ویژگیهای ارگانیک و فرمهای طبیعی ماهی واقعی اشاره داشت.
از زمان ساخت اولین چراغ در سال ۱۹۸۴، چراغهای ماهی گری در شهرهایی مانند لندن، پاریس، هنگکنگ، و رم به نمایش گذاشته شدهاند. ماهی بهعنوان یک موتیف تکرارشونده در آثار گری ظاهر شده است؛ هم به دلیل “طراحی خوب” آن و هم به خاطر ویژگیهای نمادین و طبیعیاش. جذابیت سیال ماهی در فرمهای موجدار و منحنی پروژههایی مانند موزه گوگنهایم در بیلبائو، اسپانیا (۱۹۹۷)، جای پریتزکر پاویلیون در شیکاگو (۲۰۰۴)، و هتل مارکز د ریسال در السیگو، اسپانیا (۲۰۰۶) مشهود است. همچنین، مجسمه ماهی بارسلونا در ویلا المپیکا، بارسلونا (۱۹۸۹–۹۲) و ماهی شیشهای ایستاده در باغ مجسمه مینیاپولیس (۱۹۸۶) از دیگر آثار مرتبط با این موتیف هستند.
در سال ۲۰۱۲، گری تصمیم گرفت ایدههای اولیهاش را بازنگری کند و کار بر روی گروه کاملاً جدیدی از چراغهای ماهی را آغاز کرد. این آثار جدید در مقیاسهای مختلف، از اندازه واقعی تا بسیار بزرگ، ساخته شدند و استفاده از ColorCore با عناصر بزرگتر و تکههای زاویهدارتر، جسورانهتر شده است.
چراغهای ماهی با نور ملایم و گرم خود، سرشار از خیالپردازی و پویایی هستند. این موجودات مصنوعی با حالتی از حرکت شبیهسازیشده خم میشوند و میچرخند و نوری درخشان و گرم ساطع میکنند. حس زندگی در این چراغها، همراه با بافتهای تقریباً ارگانیک سطوح ظریفشان، همزیستی سرزندهای از متریال، فرم، و عملکرد را به نمایش میگذارد.
فرانک گری برای اولین بار توجه ملی را زمانی به خود جلب کرد که مجموعهای از مبلمان ساختهشده از مقوای راهراه صنعتی طراحی کرد که بهطور ناگهانی محبوب شد. این خط تولید مبلمان که Easy Edges نام داشت، در مجلات معتبر ملی به نمایش درآمد و شهرتی غیرمنتظره برای این معمار لسآنجلسی به همراه داشت.
در دهه ۱۹۷۰، اگرچه گری خانههای خلاقانهای برای تعدادی از دوستان هنرمند خود، از جمله اد روشا، طراحی کرد، اما اکثر پروژههای بزرگتر او در این دهه ساختمانهایی متمایز اما نسبتاً متعارف بودند، مانند دفتر مرکزی شرکت Rouse در کلمبیا، مریلند، و مرکز خرید Santa Monica Place.
خانه فرانک گری در سانتا مونیکا، نقطه عطفی در کارهای او بود که در ابتدا با مقاومت همسایگان گری روبرو شد. این ساختمان، که بازسازی خانهای معمولی و کوچک بود، به یک اثر هنری تبدیل شد که سبک جدیدی از معماری را به نمایش میگذاشت. گری از مواد ساده و صنعتی مانند فنسهای زنجیری، آلومینیوم موجدار و تختههای چوبی ناتمام به شکلی جسورانه استفاده کرد و نمای داخلی را نیز تغییر داد تا سازههای ساختاری آن را آشکار کند.
اگرچه این تغییرات باعث جنجال در میان همسایگان شد، اما توجه منتقدان معماری را به خود جلب کرد و به گری کمک کرد تا سبک شخصیاش را در طراحیهای تجاری و عمومی آینده به کار بگیرد. این پروژه، گامی مهم در مسیر حرکت او از معماری مدرن متعارف به سوی سبکهای تخیلی و تجربیتر بود.
فرانک گری با بازسازی خانه خود، فرصتی برای خلاقیت پیدا کرد و آن را از چیزی که او “یک خانه کوچک احمقانه اما جذاب” مینامید، به نمایشی از سبکی کاملاً جدید در ساختمانسازی مسکونی تبدیل کرد. او از عناصر ساده و نهچندان زیبای ساختوساز آمریکایی، مانند حصارهای زنجیرهای، آلومینیوم موجدار، و تخته سهلای خام استفاده کرد و آنها را به عناصری نمایشی و برجسته تبدیل کرد. همچنین، او دیوارهای داخلی خانه را تخریب کرد تا عناصر ساختاری را آشکار کند.
این رویکرد باعث شگفتی و اعتراض همسایگانش در سانتا مونیکا شد، اما خانه گری توجه جدی منتقدان معماری را جلب کرد. این پروژه آغازگر استفاده او از عناصر خلاقانهتر در کارهای تجاریاش بود.
در همین دوره، مجموعهای از سازههای عمومی در لسآنجلس و اطراف آن نشاندهنده فاصله گرفتن گری از اصول مدرنیسم سنتی بود. از جمله این سازهها میتوان به کتابخانه شعبه فرانسیس گلدون در هالیوود، موزه هوافضای کالیفرنیا و مدرسه حقوق دانشگاه لویولا اشاره کرد.
در تعدادی از آثار این دوره، گری از موتیف تزئینی غیرمعمولی به شکل ماهیهای فورمیکا استفاده کرد. او همچنین چراغها و اشیای دیگری با طرح مارها و ماهیها طراحی کرد که سبک خاص و منحصر به فرد او را به نمایش گذاشت.
در سال 1992، یکی از اولین پروژههای عمومی فرانک گری، مجسمه ماهی بارسلونا بود — یک مجسمه عظیم ماهی که در خط ساحلی بارسلونا برای المپیک 1992 قرار گرفت. این مجسمه نمادین بهعنوان یک نشانه برجسته در دهکده المپیک عمل میکند و یک مجموعه تجاری را که توسط شرکت Gehry Partners طراحی شده، لنگرگاه قرار میدهد.
این مجسمه ماهی همچنین نقطه عطفی در تاریخ شرکت Frank O. Gehry & Associates بود و آغازگر استفاده این شرکت از طراحی و ساخت به کمک کامپیوتر شد. محدودیتهای مالی و زمانی پروژه، جیمز ام. گلیمف، یکی از شرکای شرکت، را بر آن داشت تا بهدنبال برنامهای کامپیوتری بگردد که فرآیند طراحی و ساخت را تسهیل کند. این جستجو منجر به استفاده از نرمافزار CATIA (برنامه تعاملی سهبعدی به کمک کامپیوتر) شد.
مدلسازی این مجسمه بهصورت سهبعدی انجام شد و بهعنوان یک مدل سهبعدی به تولیدکنندگان ارسال شد. ماهی بهعنوان یک موتیف پرتکرار در آثار گری، الهامبخش طراحیهای بسیاری در کارهای او بوده است.
تا اواسط دهه ۱۹۸۰، آثار فرانک گری توجهات بینالمللی را به خود جلب کرده بود. او مأمور شد تا کارخانه مبلمان Vitra را در بازل، سوئیس و همچنین موزه طراحی ویترا را در ویلآمراین، آلمان بسازد. این پروژهها جایگاه او را بهعنوان یک چهره برجسته در صحنه معماری بینالمللی تثبیت کردند.
ساختمانهای گری به دلیل تمایل به بازیگوشی و خلاقیتی که پیشتر در معماری جدی دیده نمیشد، شهرت یافتند. ویژگی بارز کارهای او توانایی در “منفجر کردن” حجمهای هندسی آشنا و بازسازی آنها به اشکال جدید و پیچیدهای بود که پیش از آن سابقه نداشت. این رویکرد از سوی منتقدان با عنوان “معماری واسازانه” (Deconstructivism) شناخته شد.
شهرت بینالمللی او با دریافت جایزه پریتزکر در سال ۱۹۸۹، که معتبرترین جایزه معماری جهان است، تأیید شد.
ساختمان راشین، که با نامهای خانه رقصان یا ساختمان فرد و جینجر نیز شناخته میشود، در شهر پراگ، جمهوری چک قرار دارد.
اگرچه فرانک گری طراحی اولیه تالار کنسرت والت دیزنی در مرکز شهر لسآنجلس را در سال ۱۹۸۹ به پایان رسانده بود، اما کمبود بودجه و درگیریهای سیاسی باعث شد ساخت این پروژه برای سالها به تأخیر بیفتد.
در این میان، موزه هنر ویزمن در دانشگاه مینهسوتا، که در سال ۱۹۹۰ تکمیل شد، به اولین اثر بزرگ و یادمانی گری در ایالات متحده تبدیل شد. این بنا ترکیبی از تخیلات پویای آجر و فولاد ضدزنگ است.
علاقه گری به همکاری با سایر هنرمندان نیز در طراحی خلاقانه دفتر مرکزی ساحل غربی شرکت تبلیغاتی Chiat Day در ونیز، کالیفرنیا، نمایان شد. ورودی این ساختمان به شکل یک جفت دوربین غولپیکر طراحی شده بود که توسط مجسمهسازان کلاس اولدنبرگ و کوزیه ون بروجن خلق شد.
فرانک گری با شرکت داسو سیستمز همکاری کرد تا یک توسعه مشترک را برای متحول کردن دنیای معماری انجام دهد. راهحل طراحی سهبعدی به کمک کامپیوتر، که برای صنعت هوافضا توسعه یافته بود، به گری امکان داد تا شاهکارهای پیشرفته فناوری همچون موزه گوگنهایم در بیلبائو را خلق کند.
اگرچه پروژه اصلی فرانک گری در لسآنجلس در دهه ۱۹۹۰ اجرا نشد، او پروژههای مهمی را در کشورهای دیگر به پایان رساند. روح بازیگوشانه او در طراحی خانه رقصان در پراگ، پایتخت جمهوری چک، دوباره نمایان شد. این ساختمان شامل دو استوانه موجدار است که در گوشهای رو به رودخانه ولتاوا قرار دارند و توسط مردم چک به نام “فرد و جینجر” (الهامگرفته از زوج رقصنده فرد آستر و جینجر راجرز) نامگذاری شده است.
طرح او برای یک موزه در سئول، کره جنوبی، که در مصاحبهای با آکادمی دستاوردها در سال ۱۹۹۵ درباره آن صحبت کرده بود، در نهایت رد شد. با این حال، یک پروژه حتی بلندپروازانهتر در آینده نزدیک در انتظار او بود.
شاهکار فرانک گری، موزه گوگنهایم در بیلبائو، اسپانیا. این موزه بهعنوان مهمترین اثر معماری ساختهشده از سال ۱۹۸۰ تاکنون انتخاب شده و بهعنوان “لحظهای تعیینکننده در فرهنگ معماری” مورد ستایش قرار گرفته است.
طراحی خیرهکننده فرانک گری در دهه ۱۹۹۰ موزه گوگنهایم بیلبائو در اسپانیا بود که در سال ۱۹۹۷ تکمیل شد. گری فرم این موزه را، مانند همه آثارش، ابتدا با یک طرح دستی ساده و آزاد تصور کرد. اما پیشرفتهای نرمافزاری در حوزه کامپیوتر به او امکان داد تا شکلهای عجیب و پیچیدهتری را طراحی کند، با منحنیهای نامنظم و پویایی که تضاد آشکاری با سبک مدرن بینالمللی با خطوط مستقیم و سخت داشت.
مدرنیستهای سنتی این اثر را به عنوان طراحیهای بیقاعده یا صرفاً عجیب نقد کردند. اما معماران برجستهای مانند فیلیپ جانسون، از پیشگامان سبک بینالمللی، از آثار او حمایت کردند. به این ترتیب، گری به عنوان یکی از مشهورترین معماران معروف به “استارکیتکت” شناخته شد.
او بار دیگر با طراحی موزه تجربه موسیقی در سیاتل مورد انتقاد قرار گرفت، اما در لسآنجلس، شهر محل اقامتش، یک پروژه طولانیمدت در حال تکمیل بود که به زودی توجهها را جلب کرد.
سال ۲۰۰۶: هتل مارکس دِ ریسکال در السیهگو، اسپانیا، طراحیشده توسط فرانک گری. نمای تیتانیومی چندرنگ این ساختمان رنگهای ریوخا (منطقهای معروف به شرابسازی)، فویل نقرهای محافظ چوبپنبه و توری طلایی که بطریهای شراب مارکس دِ ریسکال را تزئین میکند، منعکس میکند.
سال ۲۰۰۴ شاهد تکمیل تالار کنسرت والت دیزنی در مرکز شهر لسآنجلس بود؛ پروژهای که مدتها انتظارش میرفت. این ساختمان با جشن و استقبال عمومی افتتاح شد و بلافاصله به یک بنای شاخص در این شهر گسترده تبدیل گشت.
اگرچه این بنا پس از موزه گوگنهایم بیلبائو ساخته شد، طراحی آن در واقع زودتر انجام شده بود و شباهتهایی به ساختار تیتانیومی انفجاری موزه داشت. لولههای عظیم ارگ تالار که در جهات مختلف باز شده بودند، توسط برخی نویسندگان به دستهای از سیبزمینی سرخشده تشبیه شدند، اما واکنش عمومی بسیار هیجانانگیز و مثبت بود.
تجربیات قبلی گری در ساخت و بازسازی تالارهای کنسرت و آمفیتئاترها در این پروژه ثمر داد. تالار کنسرت والت دیزنی نه تنها با ظاهر چشمگیر خود توجه جهانی را جلب کرد، بلکه به لطف فضای داخلی بینظیر از نظر آکوستیکی، موسیقیدانان و شنوندگان را به وجد آورد.
سالن کنسرت والت دیزنی، طراحیشده توسط فرانک گری، در سال ۲۰۰۴ در مرکز شهر لسآنجلس، کالیفرنیا افتتاح شد. (جان اونیل)
در طول سالها، فرانک گری طراحیهای خلاقانه خود را به حوزههایی فراتر از معماری نیز گسترش داد. او محصولات متنوعی را طراحی کرد، از جمله بطری ویسکی Wyborovka، یک ساعت مچی برای Fossil، جواهراتی برای Tiffany & Co. و جام جهانی هاکی. در سال ۲۰۰۶، یک فیلم مستند بلند با نام Sketches of Frank Gehry به کارگردانی سیدنی پولاک به آثار و زندگی او اختصاص یافت.
در سالهای بعد، گری در پروژههای متعددی غوطهور شد، از جمله طراحی ورزشگاه Barclays Center در بروکلین نیویورک، تالار کنسرت برای ارکستر سمفونیک جدید جهان در میامی بیچ، و شعبهای دیگر از موزه گوگنهایم در ابوظبی.
بلندپروازانهترین پروژه او، طرح عظیم Grand Street است که بازسازی کامل مسیر منتهی از تالار شهر لسآنجلس به تالار دیزنی را در بر میگیرد. با تکمیل این پروژه، بخش بزرگی از مرکز شهر لسآنجلس با مهر ماندگار این معمار بزرگ و تخیل بیقرار او شناخته خواهد شد.
در سال ۲۰۱۰، مجله Vanity Fair نظرسنجیای از ۵۲ معمار و منتقد برجسته معماری جهان انجام داد و از آنها خواست تا مهمترین آثار معماری ۳۰ سال گذشته را نام ببرند. با اکثریت قاطع، موزه گوگنهایم بیلبائو اثر فرانک گری در صدر فهرست قرار گرفت.
۷ نوامبر ۲۰۱۳: فرانک گری، که بهتازگی بهعنوان معمار بازسازی نیروگاه باترسی انتخاب شده است، در کنار لامپهای ماهی خود در افتتاحیه نمایشگاهش در گالری گاگوسیان میفر در لندن ایستاده است. ماهیها همواره منبع الهام خلاقانه در طول دوران حرفهای فرانک گری بهعنوان یک معمار بودهاند.
در سال ۲۰۱۴، فرانک گری در سن ۸۵ سالگی یکی از چشمگیرترین سازههای خود را تکمیل کرد: بنیاد لوئی ویتون در پاریس، فرانسه. این پروژه بهعنوان مرکزی برای هنر و فرهنگ معاصر و همچنین برای نگهداری مجموعه هنری در حال گسترش شرکت خیریه بازوی لوکس فرانسوی LVMH Moët Hennessy-Louis Vuitton ساخته شد.
این ساختمان ۱۲۶,۰۰۰ فوت مربعی و ۲.۵ طبقهای کمی پایینتر از سطح زمین طراحی شده است تا با محدودیتهای ارتفاعی پارک اصلی پاریس، Bois de Boulogne، مطابقت داشته باشد.
این سازه با استفاده از شیشه و فولاد موجدار، نمایشی از خلاقیت و نوآوری در معماری ارائه میدهد و به یکی از آثار برجسته گری تبدیل شده است.
بنیاد لویی ویتون (Fondation Louis Vuitton) اثر فرانک گری در پارک بوا دو بولون (Bois de Boulogne). (کریستوفر پیترسون/Splash News/Corbis)
نمای بیرونی شیشهای و فولادی ساختمان، که فرانک گری آن را Verrière (سقف شیشهای) مینامد، تا حدی از عکسهایی از یک گلخانه الهام گرفته شده که قبلاً در این مکان قرار داشت. فضای داخلی، که گری آن را یخچال (Iceberg) توصیف میکند، از مجموعهای از مکعبهای سفید بتنی تشکیل شده است و فضای خنثی و کافی برای نمایش آثار هنری فراهم میکند.
طراحی داخلی این بنا از آب بهصورت یک خندق و آبشار بهره میبرد تا نور فراوانی که به تمام بخشهای متصل ساختمان میتابد را منعکس کند.
این سازه در میان مزارع و درختان Jardin d’Acclimatation، زمین بازی تاریخی کودکان در Bois de Boulogne قرار دارد. بنیاد لوئی ویتون به لطف طراحی نوآورانه و موقعیت منحصربهفردش، ممکن است به جدیدترین نماد محبوب شهر نور (پاریس) تبدیل شود.
۲۲ نوامبر ۲۰۱۶: رئیسجمهور باراک اوباما طی مراسمی الهامبخش در سالن شرقی کاخ سفید در واشنگتن، مدال آزادی ریاستجمهوری، بالاترین نشان افتخار غیرنظامی کشور، را به فرانک او. گری اهدا میکند.
در سال ۲۰۱۶، دستاوردهای فرانک گری توسط رئیسجمهور باراک اوباما با بالاترین نشان غیرنظامی ایالات متحده، مدال آزادی ریاستجمهوری، مورد تقدیر قرار گرفت. بخشی از بیانیه این جایزه چنین بود:
«فرانک گری، که هرگز به مواد، سبکها یا فرآیندهای مرسوم محدود نشده است، با ساختارهای جسورانه و اندیشمندانه خود، قدرت معماری را در ایجاد شگفتی و احیای جوامع به نمایش میگذارد. از استفاده پیشگامانه از فناوری گرفته تا دهها مکان الهامبخش که با سبک منحصربهفرد او شناخته میشوند، و تا خدمات عمومی او بهعنوان یک هنرمند شهروند از طریق فعالیتهایش در Turnaround Arts، او خود را بهعنوان نمونهای از نوآوری آمریکایی ثابت کرده است.»
حتی در دهه ۹۰ زندگی، خلاقیت فرانک گری همچنان فراتر از معماری گسترش یافت. او صحنههایی را برای اپرای جاز Iphigenia اثر وین شورتر و اسپرانزا اسپالدینگ طراحی کرد، طرحی خیالی برای بطری یادبود ۱۵۰مین سالگرد کنیاک Hennessy XO خلق کرد و نمایشگاهی جدید از مجسمههای بازیگوشانه خود افتتاح کرد. این نمایشگاه شامل یک مهمانی چای از آلیس در سرزمین عجایب و آرایهای عمودی از لامپهای ماهی غولپیکر بود که به زیبایی به نمایش درآمدند.
در سپتامبر 2020، تصویری هوایی از بنای یادبود آیزنهاور در واشنگتن دی.سی. در هنگام غروب، نمایی چشمگیر از این یادبود جدید را نشان میدهد. طراحی این بنای یادبود توسط فرانک گری ترکیبی از حرکات بزرگ معماری، فضای سبز و مجسمهسازی فیگوراتیو است. این پروژه در همکاری با سرگئی ایلینبکوف، مجسمهساز روستبار، و توماس اوشینسکی، هنرمند و معمار مستقر در لسآنجلس، طراحی شده است.
پس از 21 سال تأخیر، این بنای یادبود ساخته و در تاریخ 17 سپتامبر 2020 به بهرهبرداری رسید. (عکس: آلن کارچمر و شرکت گری پارتنرز)
در همین حال، فرانک گری همچنان با همکاری تیمی گسترده از شرکا، همکاران و دستیاران خود، مجموعهای چشمگیر از پروژهها را در ایالات متحده و سراسر جهان تکمیل کرد. این پروژهها شامل:
- ساختمان مرکزی شرکت رسانهای و اینترنتی IAC در شهر نیویورک،
- بازسازی و گسترش موزه هنر فیلادلفیا،
- ساختمانی برای سمفونی جهانی جدید در میامی،
- یادبودی برای رئیسجمهور دوایت آیزنهاور در واشنگتن دیسی،
- برجهای دوقلو برای توسعه King Street در زادگاهش تورنتو،
- موزه پزشکی در تایوان،
- و مجتمع هنری Luma Arles در جنوب فرانسه.
بعد از وقفهای طولانی، کار روی پروژه موزه گوگنهایم در ابوظبی نیز دوباره شروع شد.
تأثیر گری بهویژه در شهر لسآنجلس، زادگاه هنری او، و مناطق مجاور مشهود است. او و تیمش پروژههایی نظیر:
- ساختمانهای اداری جدید برای شرکت Warner Bros. در بربنک،
- یک مجموعه هتل در سانتا مونیکا،
- و ساختمانهای جدید برای توسعه Grand Avenue در مرکز شهر لسآنجلس را انجام دادند.
یکی از خلاقانهترین آثار او پروژهای است که شامل ساخت یک پارک سبز و مرکز فرهنگی بر روی سکویی عظیم میشود که رودخانه لسآنجلس را در جنوب شرقی این شهر میپوشاند. مرکز فرهنگی SELA و پارک آن بهعنوان ساختارهای شاخص یک پروژه بلندمدت برای بازسازی و احیای این کانال ۵۰ مایلی طراحی شدهاند.
سال ۲۰۲۱: فرانک گری، در سن ۹۲ سالگی، در استودیوی خود در لسآنجلس همراه با مدلهای مطالعاتی اقامتگاه منصور در کابو سان لوکاس، مکزیک (سمت چپ) و در پشت سر، کل پروژه خیابان کینگ در تورنتو، شامل دو برج که از حجمهای عمودی پشتهشده تشکیل شدهاند. (این ساختمانها دارای نمایی از فلز بافتدار و شیشه خواهند بود.) (عکس از اریک کارتر برای نیویورک تایمز)
فرانک گری یکی از بنیانگذاران سازمان Turnaround Arts: California بود، یک سازمان غیرانتفاعی که هدف آن ترویج آموزش هنر در فقیرترین مناطق آموزشی ایالت کالیفرنیا است.
او همچنین یک ساختمان قدیمی بانک در جامعه اینگلوود، واقع در جنوب لسآنجلس را بازسازی کرد تا خانه جدیدی برای ارکستر جوانان فیلارمونیک لسآنجلس (YOLA) ایجاد کند. علاوه بر این، گری برای کهنهسربازان بیخانمان در غرب لسآنجلس خانههایی طراحی کرده است.
در حالی که شهرهای بزرگ جهان ساختمانهایی طراحیشده توسط فرانک گری را به فهرست بناهای تاریخی و یادبودهای خود اضافه میکنند، خود او بیشترین شور و اشتیاقش را در پروژههایی نشان میدهد که به جوامع محلی و نزدیک به خانهاش خدمت میکنند.