- خانه
- معرفی پروژه
- پروژه های داخلی
- باغ یادگیری
مواجهه با پروژههایی که در بخشهای دولتی تعریف میشوند “به ویژه در حوزه آموزشی” همواره با چالشها و محدودیتهای فراوان همراه است؛ از کمبود فضا و امکانات گرفته تا محدودیتهای اداری-سازمانی که در این حوزه وجود دارد. از اینرو، معمولا در کشور ما کمتر فرصتی برای معماران، به ویژه در طراحی ساختمانهای آموزشی، وجود دارد و نقشهها و طرحهای یکسان، مصالح نامرغوب و اجرای ضعیف نقش غالب را بازی میکنند. در سال 1388 هیات رئیسه وقت دانشگاه فردوسی مشهد، اسکلت و طبقات اجرا شده براییک نمونه طرح تیپ ساختمانی را (که تیغه چینی آن انجام شده بود) در اختیار دانشکده معماری و شهرسازی قرار داد تا بر اساس برآورد نیازهای آتی خود آن را بازسازی نماید؛ سازه اسکلتی در دو سطح و با الگوی فضایی Uشکل و یک فضای زیر زمین (با دسترسی از بیرون ساختمان) که مجموعا به مساحت 6000 متر مربع میرسید. با توجه به محدودیتهای موجود، پروژه توسط مشاور همکار تبدیل به فضاهای آموزشی مورد نیاز گردید. کمبود فضاهای مورد نیاز از یکسو و کیفیت بخشی به محیط یادگیری از سویی دیگر منجر شد تا با ایجاد یک تغییر در سازمان فضایی ساختمان، حداکثر استفاده از فضاهای از دست رفته ساختمان موجود، انجام گیرد. این فضا که عنوان باغ یادگیری به خود گرفت، پیشتر به عنوان یک محوطه، بیرون از دانشکده و جزء محوطهی پردیس بود. اما با این تغییر الگوی سازماندهنده، اکنون به عنوان جزئی از ساختمان و با هدف ایجاد محیطی با نشاط برای یادگیری (موضوعی که کمتر در فضاهای آموزشی کشور ما وجود دارد) با استفاده از عناصری از معماری ایرانی و متناسب برای یک دانشکده معماری و شهرسازی طراحی شد. در فرآیند طراحی پروژه تجربه همکاری بخش دانشگاهی که شامل دفتر فنی دانشکده معماری و یک شرکت مهندسین مشاور بود باعث شد تا تعدادی از دانشجویان که خود کاربر فضا بودند در مسیر انجام پروژه مشارکت کنند و در طول دوره دانشجویی خود بتوانند تجربه همکاری در یک طرح اجرایی را نیز داشته باشند. در طول زمان ساخت طرح که حدود چهار سال به طول انجامید، دانشجویان طی بازدیدهای مکرر میتوانستند روند شکلگیری یک طرح را ببینند و این موضوع خود یک کلاس درس برای آنها بود. عمده توجه طراحی ما در بازسازی این پروژه برای استفاده از حداقلها و احیاء فضاهای مرده و گمشده در طرح قبلی و انطباق آن با نیازهای رفتاری دانشجویان بود. از دیگر تغییرات عمدهای که در این طرح به دلیل کمبود فضا و نیازهای موجود انجام گرفت اتصال فضای زیرزمین از طریق ایجاد یک پله-فضا و پویاکردن فضای زیرین به عنوان یک بخش عملکردی در دانشکده برای زندهسازی یک فضای از دست رفته دیگر بود. با این تغییر از یکسو فضایی برای گردهماییهای دانشجویان، فرصت خلوت و یا گفتگوهای گروههای اجتماعی کوچکتر بوجود آمده و از سویی دیگر فضای زیرزمین با ایجاد یک گودال باغچه در ضلع شمالی و در ضلع ورودی ساختمان نیز به محوطه متصل گردید تا یک مسیر گالری مانند از ورودی تا حیاط داخلی و باغ یادگیری شکل گیرد. برخی از ویژگیهای مورد توجه ما در این طرح شامل مواردی بود مانند: توجه به الگوهای رفتاری کاربران فضا: باغ یادگیری دانشکده فرصت برگزاری کلاس درس و سمینار، برپایی جشن نوروز و نمایشگاه و … را در اختیار کاربر قرار میدهد. همچنین پله-فضای باغ یادگیری محلی است برای ایجاد خلوت یادگیری و تشکیل گروههای کوچک اجتماعی. رنگ در محیط یادگیری: محیطهای آموزشی ما، از مدرسه گرفته تا دانشگاه عمدتاً فاقد رنگ و به مثابه تصاویر سیاه و سفید در ذهن ما جای گرفتهاند. شاید عادت فرهنگی معماری گذشته ما هم اینگونه بوده که بیرون ساده و در درون رنگ و پویایی باشد. به هر روی در بازسازی صورت گرفته فضای داخلی دانشکده با رنگ و تنوع و پویایی توأم گردید تا بتواند محیط خاطرهانگیزی را فراهم کند. کاربست عناصر معماری ایرانی در فضا: ایجاد قابهای فضایی متداخل، شفافیت، انعکاس، تجلی حس حضور در باغ ایرانی، استفاده از عناصری مانند: آب، نور، شیشههای رنگی، رواق، پل، پله، ستون (خاطرات) از موارد مورد توجه در این پروژه میباشند. ایجاد خرد اقلیم: فضای آتریوم، از یکسو در زمستان به مثابهی یک باغ زمستانی عمل میکند که بدون نیاز به تاسیسات گرمایشی فضای مطلوبی فراهم میکند و از سویی دیگر از بار حرارتی دیگر بخشها میکاهد. در تابستان نیز باز کردن دریچههای شمالی و شرقی، عملکردی شبیه یک بادگیر را برای ایجاد یک محیط سرداب مانند در پائین بوجود میآورد.
” تمامی حقوق مادی و معنوی محتوا متعلق به پایگاه خبری جهان معماری می باشد “